همیشه تنها
sheyen روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید : چرا مرا دوست داری ؟ چرا عاشقم هستی ؟ پسر گفت : نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم ... ... دختر گفت : وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی ؟!!!! پسر گفت : واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم دختر گفت : اثبات؟!!!! نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم . شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد اما تو نمی توانی این کار را بکنی !!!! پسر گفت : خوب ... من تو رو دوست دارم چون زیبا هستی چون صدای تو گیراست چون جذاب و دوست داشتنی هستی چون باملاحظه و بافکر هستی چون به من توجه و محبت می کنی تو را به خاطر لبخندت دوست دارم به خاطر تمامی حرکاتت دوست دارم دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد چند روز بعد دختر تصادف کرد و به کما رفت پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت نامه بدین شرح بود : عزیز دلم !!!تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم ..... اکنون دیگر حرف نمی زنی پس نمی توانم دوستت داشته باشم دوستت دارم چون به من توجه و محبت می کنی ...... چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی نمی توانم دوستت داشته باشم تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم ..... آیا اکنون می توانی بخندی ؟ می توانی هیچ حرکتی بکنی ؟ ...... پس دوستت ندارم اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد در زمان هایی مثل الان هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دار؟ نه و من هنوز دوستت دارم . عاشقت هستم تقدیم میکنم به همه دوستام که عاشق عشقشونن بدون هیچ دليلى
ادم باشدكه زيبايي هاي كوچك را دوست بدارم حتي اگر در ميان زشتي هاي بزرگ باشند.
بعضی از راننده کامیون ها جمله های جالبی مینویسن پشت ماشیناشون ! حالا یا جنبه طنز داره یا جمله های فلسفیه یا عاشقانه است یا… خلاصه توی این پست یه مشت جملات پشت کامیونی آماده کردم قشنگه ! حتما بخونید همه از من میترسن ، من از نیسان آبی عاشق بی انتظار مادر علم بهتر است یا ثروت؟ ، هیچکدام فقط ذره ای معرفت ! دا کر سی چنت بی. (یعنی مادر پسر برای چی خواستی؟) به گنده تر و خرتر از خودت احترام بگذار! به مد پوشان بگویید آخرین مد کفن است ناز نگات قشنگه! تند رفتن که نشد مردی / عشق است که برگردی هر کجا محرم شدی -چشم از خیانت باز دار / -چه بسا محرم با یک نقطه مجرم میشود، مبر ز موی سفیدم گمان به عمر دراز / جوان به حادثه ای زود پیر میشود گاهی “دست بزن ولی خیانت مکن” منم یه روز بزرگ میشم. زندگی بر خلاف آرزوهایم گذشت. داداش جان به خاطر اشک مادر یواش! افسوس همه اش افسانه بود! من از عقرب نمیترسم ولی از سوسک میترسم / من از دشمن نمیترسم ولی از دوست میترسم. من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن / هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن! شد شد، نشد نشد بمیرد آنکه غربت را بنا کرد / مرا از تو، ترا از من جدا کرد برگ از درخت خسته می شه پاییز فقط یه بهانه است در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند ، من بیچاره دنبال مرد می گردم دنبالم نیا آواره میشی رفاقت قصه تلخی است که از یادش گریزانم روی قلبم نوشتم ورود ممنوع ، عشق آمد گفتم بیسوادم! “تو هم خوبی! از بس خوردم مرغ و پلو ، آخر شدم مارکوپولو سر پایینی پرنده ، سر بالایی شرمنده اسیرتم ولی آزاد ! بخاطر دلم ولم ! قربان وجودت که وجودم ز وجود تو بوجود آمد مادر دلم دادم بری باهاش حال کنی ، نه که بری جیگرکی بازکنی !! تو رو اگه من نشورم کی میشوره ( عروسکم ) باغبان در را مبند من مرد گلچین نیستم ، من خودم گل دارم و محتاج یک گل نیستم! تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردم بنازم مطربان را که خلق را مسرور میخواهند! ای آسمون کبود ، واسه همه بود واسه ما نبود؟؟؟؟ در قمار زندگی عاقبت ما باختیم ، بس که تکخال محبت بر زمین انداختیم گرپادشاه عالمی ، بازهم گدای مادری ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم تو عشق گل داری،من عشق گل اندامی! هندونه بده قاچ کنیم ، لوپتو بده ماچ کنیم ! دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم ، طوطی صفتی طاقت اسرار نداری دنیا همه هیچ و زندگانی همه هیچ ، ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد
. آنقدر با تنهایی انس گرفتم که دیگر زبانش را می فهمم ! و فهمیدم… تنهایی هم می تواند عشق خوبی باشد به شرط اینکه درکش کنم |
About
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesمرداد 1391تير 1391 AuthorsنفسLinks
امیر
LinkDump
حمل و ترخیص خرده بار از چین |